افسردگی سالمندان و ارتباط آن با درد
افسردگی رایج ترین اختلال روانی در میانسالان و سالمندان است. این بیماری با احساس فقدان، خشم و غم و اندوه همراه است و باعث اختلال فعالیت های روزانه افراد خواهد شد.
افسردگی در سالمندان
از علل افسردگی و بدخلقی افراد در سالمندی دردهای مزمن مانند زانو درد، كمر درد، و انواع دردهای عضلانی اسكلتی است. به همین علت درمان دردها و پیشگیری از پیشرفت آنها مانند آرتروز تاثیر به سزایی در بهبود كیفیت زندگی این افراد خواهد داشت. افسردگی، اضطراب و نگرانی، ارتباط چشمگیری با شدت درد احساس شده توسط بیمار دارند.
در بیمار دچار درد، افسردگی، اضطراب و نگرانی باعث افزایش احساس درد است. کمردردهای عصبی را می توان به وسیله روان درمانی، کاهش مشغولیت های ذهنی و مدیریت خشم برطرف کرد. نوع عصبی به طور تقریبی با نوع معمولی یکسان است. تفاوت این نوع دردهای عصبی با دردهای ناشی از آسیب دیدگی ستون فقرات و دیسک از طریق معاینه و عکسبرداری آشکار خواهد شد. این نوع درد را خود فرد نمی تواند تشخیص بدهد. منتها اطرافیان فرد بیمار متوجه کاهش میزان درد در هنگام مشغولیت ذهنی می گردند.
کمردردهای عصبی
در کمردردهای عصبی و در مواقع گوشه گیری، نگرانی و افسرده گی، درد به سراغ فرد می آید. کمردردهایی که بر اثر مشکل در ستون مهره ها به وجود میآیند، با فعالیت زیاد تشدید میشوند.
گاهی معضلات روانی مانند افسردگی فرد را به کمردرد مبتلا می کنند. شروع کمردردهای عصبی، روان تنی خود فرد است. به همین دلیل وی متوجه منشأ عصبی کمردرد نمی شود. این نوع کمردردها را می توان به وسیله روان درمانی، کم کردن مشغولیت های ذهنی، دوری از استرس و مدیریت خشم کاهش داد.
عامل افسردگی در افراد سالخورده
یكی از عوامل مهم در ایجاد افسردگی در افراد سالخورده وجود دردهای عضلانی اسكلتی و محدودیت های حركتی ایجاد شده ناشی از آن است. نكته مهم در افراد مسن اینكه گاهی كاهش دردها حتی به مقدار كم، تاثیر شگرفی بر میزان فعالیت آنها و رهایی از افسردگی دارد.
یكی از علل بدخلقی در افراد سالمند دردهای مزمن مانند زانو درد، كمر درد، و انواع دردهای عضلانی اسكلتی است. از علایم آن میتوان به گریه بیمورد، عدم تمایل به رفت و آمد و معاشرت اشاره کرد. همچنین بیخوابی یا خواب آلودگی بیش از اندازه رخ میدهد. افراد درگیر به علت عدم توانایی در فعالیت ها مانند گذشته مرتب درگیر فكر و خیال شده و دچار افسردگی خواهند شد.
به همین علت درمان دردها و پیشگیری از پیشرفت آنها مانند آرتروز تاثیر به سزایی در بهبود كیفیت زندگی این افراد خواهد داشت.
درد مزمن
درد مزمن بخش بزرگی از جمعیت را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث ناتوانی عملکردی میشود، که اغلب با اختلالات روانشناختی همزیستی مانند افسردگی و اضطراب، علاوه بر نقصهای شناختی و اختلال خواب همراه است. جمعیت سالمندان جهان در دهههای گذشته رو به افزایش بوده است و پیامدهای منفی درد مزمن برای این افراد یک چالش بالینی کنونی است. شکایات دردناک اصلی در سالمندان مربوط به بیماریهای عصبی و اسکلتی عضلانی، بیماریهای عروق محیطی، آرتریت و استئوآرتریت است که به کیفیت پایین زندگی، انزوای اجتماعی، اختلال در فعالیت بدنی و وابستگی به انجام فعالیتهای روزانه کمک میکند. اختلال عملکرد اندام ها و سایر بیماری های موجود می تواند به طور قابل توجهی بر درک و پاسخ به درد مزمن در این گروه تأثیر بگذارد.
افراد مسن تجربه درد تغییر یافته ای دارند میتوانند بهبود یابند. با تغییراتی در مکانیسم های پردازش درد، که ممکن است با انحطاط مدارهایی مرتبط باشد که مسیرهای بازدارنده نزولی درد را تعدیل می کنند. همچنین افزایش سن با افزایش آستانه درد، کاهش احساسات دردناک و کاهش تحمل درد مرتبط است. با این حال، بیماران مسن مبتلا به درد مزمن خطر ابتلا به زوال عقل و اختلال شناختی را افزایش می دهند.